تبلیغات
https://telegram.me/joinchat/DKL4YD8togTtBzDF26ewbQ
لب تر کند پیالهی کوثر تو هم برو
برخیز علیِّ اصغر ِ خیبر تو هم برو
از صبح گریه کردی و دلشوره داشتی
دیدی رسید نوبتت آخر تو هم برو
شش ماه میشود به تو من خو گرفتهام
باشد عصایِ پیری مادر تو هم برو
فکر ِ دلِ شکستهی عمه نمیکنی؟!
کم بود ماتم علی اکبر؟! تو هم برو
هر شعبهی سه شعبه برای تو نیزه ای ست
در بزم تیر و نیزه و خنجر تو هم برو
بعد از عمو ماندنت اصلاً صلاح نیست
او رفت پیش ساقی کوثر تو هم برو
تا خیمه ها هنوز به غارت نرفته است
قبل از شروع معرکه بهتر تو هم برو...
[ یادداشت ثابت - شنبه 93/8/11 ] [ 8:48 عصر ] [ ] [ بدون نظر ]
- زمان انتشار: یک شنبه 10 آبان 1393
-
نظرات()